
The Best Christmas Pageant Ever 2024
نسخه BluRay اضافه شد

تصنیف یک بازیکن کوچک، فیلمی معمایی، درام و هیجانانگیز به کارگردانی ادوارد برگر (Edward Berger) است. یک قمارباز حرفهای به نام لرد دویل (با بازی کالین فارل) پس از اینکه گذشته و بدهیهایش گریبانش را میگیرد، تصمیم میگیرد در ماکائو پنهان شود. اما در این میان، ناگهان کمکی غیبی از طرف دائو مینگ مرموز به او پیشنهاد میشود، زنی که خود رازهای پنهانی دارد و ممکن است کلید نجات او باشد …
باکس دانلود
پخش آنلاین تنها با مرورگر کروم Chrome امکان پذیر است.
خطای 503: هنگام دانلود حتما فیلترشکن را خاموش نمایید.
زیرنویس فارسی چسبیده بدون حذفیات
نظر تو چیه؟
واسه ارسال نظر وارد شو یا ثبتنام کن
جلوههای بصری عالی با فیلمنامهای متوسط
جلوههای بصری جسورانه و رنگارنگ «وس اندرسونی» و بازی قابل قبول کالین فارل که به دلیل فیلمنامه و کارگردانی متوسط ناامید شده است. داستان، در ظاهر، اگر نگوییم کلیشهای، جذاب است: یک قمارباز حرفهای به ماکائو میرود و… (البته) بیشتر قمار میکند تا از بدهیهای گذشتهاش که مدام دنبالش میکنند فرار کند.
با این ترتیب، فکر میکنید کارگردان، ادوارد برگر، سعی میکند از کلیشه اخلاقی آشکار – اینکه قمار بد است و زندگی شما را نابود میکند – اجتناب کند. اما از طرف دیگر، این یک فیلم با بودجه نتفلیکس است، پس چه انتظاری داشتم؟ انصافاً، برگر سعی کرد با روایت «کارناوال ارواح» آن را با برخی مضامین عرفانی جذاب کند، اما مسئله برای من این است که او به اندازه کافی به عرفان (یا نمادین) تکیه نکرد. او آنقدر عاشق ساختن صحنهها و نماهای زیبا بود که طرح داستان را فراموش کرد. یا بهتر است بگوییم، او محتاطانه عمل کرد و تقریباً از کلیشههای معمول فیلمهای مربوط به قمار استفاده کرد. نمیخواهم داستان را لو بدهم (و نمیدهم)، اما صحنه آخر (قبل از تیتراژ) آنقدر از نظر روایی احمقانه است که انگار برگر اصلاً به شخصیتهایش اهمیت نمیدهد. چرا شخصیت کالین فارل (لرد دویل) باید ناگهان به خودش بیاید، حتی اگر کاملاً برخلاف شخصیتش باشد؟
جواب واقعاً ساده است: طرح داستان از یک روایت بسیار کلیشهای «نتفیکس» پیروی میکند که در آن سعی میکند همه را راضی کند. اما فقط به مخرج مشترک راضی است و واقعاً از ریسک کردن میترسد.
حیف است، چون ماکائو از نظر بصری، با خیابانهای بارانی با نور نئون و اتاقها و کازینوهای رنگارنگش، بسیار زیبا به نظر میرسد. کاملاً واضح است که برگر زمان زیادی را صرف توجه به جزئیات کوچک در هر نمای اصلی کرده است. نحوه انتقال دما و رطوبت از طریق رنگ قابل تحسین است، اما با این همه وسواس به تصویر، طرح داستان را از گوشت و پوستش جدا کرده و ما را در حال جویدن استخوانها رها کرده است.
بازی فارل بهطورکلی خوب است، هرچند گاهی اوقات سنگین و بیروح نباشد، و گمان میکنم این دستور کارگردان باشد، زیرا این بازیگر قادر به اجراهای بسیار آرامتری است. برگر اجازه نمیدهد ظرافت زیادی در صحنههای متوالی وجود داشته باشد – بالاخره نتفلیکس است، اگر مسائل را در اسرع وقت توضیح ندهید و تنش را آزاد نکنید، کاربران حوصلهشان سر میرود و کلیک میکنند و “میزان ماندگاری” شما را کاهش میدهند.
اعتراف میکنم، اینجا بدبین هستم، اما فکر میکنم نکتهای دارم. همین کارگردان، گروه فیلمبرداری و بازیگران میتوانستند کار بهتری انجام دهند اگر آن را برای نتفلیکس نمیساختند، واقعاً به این اعتقاد دارم. ممکن است آرزو باشد، و شاید تغییر زیادی نمیکرد، اما نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و متوجه چند مضمون کلیشهای که در سایر فیلمهای تولید نتفلیکس دیدهام، نشوم. من آن را در سینما دیدم و به نظر میرسید که در اقلیت هستم – با توجه به میزان کف زدنها هنگام نمایش تیتراژ، به نظر میرسید اکثر مردم از آن لذت بردهاند.
و با این حال من اینجا هستم، یک مرد ۳۲ ساله که هنوز هم سعی میکنم این ایده را مطرح کنم که لذت بردن به خودی خود برای عالی کردن یک فیلم کافی نیست. البته، در صورتی که کارگردان میخواسته اثر هنری خلق کند، و بر اساس سبکی که انتخاب کرده، مشخصاً میخواسته اثر هنری خلق کند. اما در نهایت فقط یک فیلم سرگرمکننده دیگر از نتفلیکس با کمی چاشنی هنری ساخته است.
در ابتدای نقد اشاره کردم که فیلم جلوههای بصری «وس اندرسونی» دارد. خب، همینطور است، و این بهترین تعریفی است که میتوانم بکنم. بقیهاش کاملاً سطحی است و قطعاً «هتل بزرگ بوداپست» نیست
لطفا اگه کسی دیده بگه چجوری بوده